سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : چهارشنبه 87/8/22 | 9:4 عصر | نویسنده : بانو

امروز میخوام یکی از زنان مدیر و کارآفرین سرزمینمون رو بهتون معرفی کنم تا با هم ببینیم که چگونه یک زن توانایی اینو داره که سرنوشت ندین خانواده رو تعیین کنه مطلب زیر به زبان  خانم نوشین واحدی ( مدیر عامل شرکت سپهر صنعت هرمزگان

شنیده بودم پشت دیوارها و زیر سقف های ناپیدای این سرزمین، آدمهایی زندگی می کنند که خوب می دانند چگونه از لحظه های گذرای عمر به طور مطلوب استفاده کنند، و فرصتها را مغتنم شمرند تا هرگز با حسرت به زمان از دست رفته نیاندیشند، بی شک آنها به این حقیقت دست یافته‌اند که تنها با همراه شدن با قافله زمان است که می توانند به هوشیاری حرفه ایی و به آنچه دشوار، ناممکن و دست نیافتنی می نماید دست یابند. ...

ادامه مطلب...


تاریخ : دوشنبه 87/8/20 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو

اگرچه برای خود من هیچگاه گرفتن جایزه اهمیتی نداشته است، معتقدم که جوایز ادبی بی‌تردید در تشویق جوان‌ها موثرند، البته به شرط آنکه از سوی نهادهای قدرت، دولتمردان و حکومت‌مداران اهدا نشوند، چراکه آنها توقع دارند که جوایز، بیش از وجهه ادبی و فرهنگی، دارای وجهه سیاسی باشند و بنابراین چنین جوایزی بر اساس معیارهای صحیحی اهدا نمی‌شوند. اما اگر، به‌طور مثال، روزنامه‌ها یا دیگر نهادهای خصوصی مستقل به اهدای جوایز ادبی اقدام کنند، مسلما بی‌تاثیر نخواهد بود. درحقیقت، جایزه‌ای که مردمی باشد و از سوی کسانی که هیچگونه وابستگی به قدرت ندارند، اهدا شود، در تشویق و معرفی جوان‌ها بی‌تاثیر نیست و این در مورد اهدای جایزه‌ای ویژه شعر زنان نیز صدق می‌کند. البته این جوایز در مورد شاعران و نویسندگان باسابقه، که دیگر جایگاه خود را در ادبیات پیدا کرده‌اند، تاثیر چندانی ندارند.

ادامه مطلب...


تاریخ : چهارشنبه 87/8/15 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو

یه روز یه بابا میره ماهی بگیره تور رو می اندازه تو دریا هرچی می کشه درنمی اید میره زیره اب می بینه ماهی ها تور را بستن دارن والیبال بازی می کنند

 

معتاده به یه دختره متلک میگه:

چشاش بیشت  لباش بیشت  تیپش بیشت  

دختره میگه گمشو اشغال معتاد.

معتاده گفت انژباط شفر

 

یارو لنگ بوده با کشتی میره مسافرت وقتی برمیگرده دوستش میگه خوش گذشت. میگه نه همش استرس داشتم دوستش میپرسه چرا؟ میگه همش میگفتن لنگرو بندازین تو آب. به یکی میگن با بالش جمله بساز میگه:یه پرنده داشت از تو آسمون رد می شد با تیر زدم به بالش .میگن:این بالش نه،اون بالش،میگه:یه پرنده داشت رد میشد با تیر زدم به اون بالش.میگن:با دُشک جمله بساز میگه:دُشکم،نمیدونم زدم به این بالش یا اون بالش.میگن:با پتو جمله بساز میگه:پَتّو بودی که منو دوشک کردی که زدم به این بالش یا اون بالش


تاریخ : دوشنبه 87/8/6 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو
آموزش
از مردی پرسیدند: «کباب را چطور می پزند؟»
مرد جواب داد:« از آشپزی سررشته ندارم. آن را درست کنید، خوردنش را به شما یاد می دهم.»
 
وای ...!
مشتری: « این کت چند است؟»
فروشنده:« ?? هزار تومان.»
مشتری: « وای! اون یکی چی؟»
فروشنده: « دو تا وای!»

آرزوی سلامتی
روزی شخصی به عیادت دوستش رفت و حال او را پرسید.
او گفت: «تبم قطع شده ولی گردنم خیلی درد می کند.»
شخص عیادت کننده با خونسردی گفت:« امیدواریم آن هم قطع شود.»

اسفناج
یک روز مادری به فرزندش گفت: «دخترم! اسفناج بخور که خیلی خاصیت دارد. آخر اسفناج آهن دارد.»
دختر او جواب داد:« مادر جان! تازه آب خورده ام، نکند زنگ بزند!»

 
نسخه دکتر
بیمار:« آقای دکتر! انگشتم هنوز به شدت درد می کند!»
دکتر: «مگر نسخه دیروز را نپیچیدی؟»
بیمار: «چرا، پیچیدم دور انگشتم، ولی اثر نداشت!»



تاریخ : شنبه 87/8/4 | 12:0 صبح | نویسنده : بانو

گردافرید :
یکی از پهلوانان سرزمین ایران. تاریخ از او به عنوان دختر کژدهم یاد میــکند با لباسی مردانه با سهراب زورآزمایی کرد . فردوسی بزرگ از او به عـــنوان زنی جنگجو و دلاور سرزمین پاکان یاد میکند.
 آریاتس :
یکی از سرداران مبارز و دلیر هخامنشیان در سالهای پیش از میلاد. مورخــین یونانی در چندین جا نامی از وی به میان آورده اند.
 هلاله :
پادشاه زن ایرانی که به گفته کتاب دینی و تاریخی ( 391 یشتا 274+1یشتا 2) در زمان کیانیان بر اریکه شاهنشاهی ایران نشست . از او به عنوان هفتـــمین پادشاه کیانی یاد شده است که نامش را ” همای چهر آزاد” نیز گفته اند




  • قالب وبلاگ | قالب وبلاگ | بلاگ اسکای